متولد : نیمه ی دوم بهار 67 در میدان رسالت تهران البته میگن به قیافمم بیشتر میخوره
در یک خانواده نه چندان مذهبی به دنیا اومدم
پدر یه وانت داشت و باهاش کار میکرد تا بتونه خرج زندگیشو در بیاره
یه خونه ی کوچیک نبش کوچه ای که نصفش خاکی بود بچگیام میرفتم میدون رسالت دعواهای
میدون رو میدیدم !
بزرگتر که شدم یکم وضعمون بهتر شد و توی یکی از محله های نارمک خونه اجاره کردم
پدرم!(خونش یکم بهتر بود) (با یه میدون بزرگ هم همجوار بود)
دبستان راهنمای اونجا بودم .ادمای جالبی اونجا نبودن کم کم منم همرنگ اونا شدم !وقتی همبازی
اونا شدم !
یادمه دستمال کاغذی رو لوله می کردیم.دورش به مقوا می پیچیدیم.بعد لای دستمال کاغذی هم یه
لوله کاغذ میذاشتیم و سرش و روشن می کردیم.وقتی می کشیدم خیلی می سوخت ولی دوستام از
دودش تحسینم می کردن
بگذریم...
درسم خوب بود جزء بهترینهای مدرسه همه دوسم داشتن مخصوصا معلما ( به خاطر اینکه اوراق
بچه ها رو میدادن تا من تصحیح کنم) در حقیقت اینجوری نبود زیر اب کاه نه ولی با سیاست
بودم !!!!
شیطتنتهای دوره ی راهنمایم جوری بود که هیچکس ازم انتظار نداشت بچه زرنگ مدرسه ؟این
کارو بکنه ؟البته غیر از درس نه قیافشو داشتم که همچین کاری رو کرده باشم نه سابقه ای
داشتم !
به ظاهر اروم بودم توی کلاس هم میز دوم میشستم !
اوخر دوره ی راهنمای علاقه ی هنریم به سمت رپ تغییر مسیر داد !
البته اون روز فکر نمی کردم یه روز خودم رپ بخونم گوش میدادم و حالشو میبردم !
دوران دبیرستان محله باز عوض شد!!!(سمت مجدیه خونه خریدم با بهتر شدن اوضاع پدر)
از دوران دبیرستان همه چیز تغییر کرد !
اول دبیرستان با دو نفر اشنا شدم که گروهی به اسم گپ داشتن(سال 1380)
کارشون واسم خلی جالب بود اخه تا حالا رپ فارسی نشنیده بودم !
خلاصه :
گروه گپ اهنگاشونو به من دادن تا تمرین کنم بلکه یه روز بتونم باهاشون کار کنم !
علاقه ی عجیب و غریبی داشتم !اینقدر تمرین کردم که بعد از یک ما تونستم اهنگ بخونم !
در اوخر ابان 1380 یه البوم جمع کردم البته جای منتشر نشد !
اسم البوم(واسه الان بخون) بود . از نظر فنی خوب بود ولی از نظر شعر ضعیف بود !(محتوای
شعریش شبیه گپ بود)
واسه همینم شروع به ترجمه ی اثار غربی کردم تا بفهمم موضوع رپ چیه . این چیزی نبود که
بشه بهم درس داد !
از همون موقع درسم به شدت افت پیدا کرد .و دیگه شیطنت هام هم جوری نبود که بشه با سیاست
قایمش کرد.کم کم شد م صدر نشین لیست سیاه مدرسه !
و ته کلاس نشین ها !!!!
ته کلاس دوستای بغل دستیم مسخرم میکردن دلیلش این بود که سر کلاس هم دس از سر شعر
گفتن بر نمیداشتم !!!!!!!هر چند ضعیف ولی تمرین باعث شد که .. .البته از قبل اهل نوشتن بودم !!
داستان مینوشتم ! ادبیات قوی داشتم !ولی خب شعر رپ یه چیز دیگس!
کم کم سبک لباس پوشیدن هم تغیر کرد ! شلوارهایی که خشتکش زمین و جارو می کرد و تی
شرت هایی که زانوهامو رو می پوشوند!
گروه 5 نفره با این سبک لباس تو مدرسه تشکل دادم !انگشت نما بود ..
دعواهای مدرسه رو خیلی دوس داشتم ! اگه روزی اتفاقی نمی افتاد با اون 4 نفر هم دیگه رو
میزدیم !!
روز به روز تو ضمینه ی موسیقی فعالتر میشدم !یه نرم افزار نسبتا حرفه از یکی از دوستم یاد
گرفتم
شعرامم بهتر میشد هر روز!! البته که گفتن این حرفا اسونه !
1381 با تمرین وتلاش زیاد شروع به تمرین خوندن کردم !
بدون اهنگ شعر مینوشتم !و تو راه مدرسه یکی از دوستام با دهن اهنگ مید منم شعرامو میخوندم !
تو همین زمان بود که به کلم خورد کار کنم و پولامو جمع کنم !تو یه شرکت طراحی(مال بابای
یکی از دوستام بود )-( میدون انقلاب -برج مهستان) شروع به کار شدم هر کاری: ابدارچی منشی
گارگری و.. بسته های مقوا رو از پایین برج میبردم و بر عکس(اسانسور خراب بود)(شانس من)
داشتم پولامو جمع میکردم که یکی از رفقا ازم قرص خواست منم با کمال میل بهش دادم که هیچ
وقت ازش پس نگرفتم !نارو خوردن از رفیق خیلی سخته ولی نا امیدی بد تره !
با همون یه ذره پولی که واسم مونده بود باز شروع به کار کردم !
طی چهار سال تک اهنگای تو خونه با میکرفن معمولی ظبط کردم بلاخره سال 85 تونستم اولین
البوم رسمی به اسم بهرام رو به صورت زیر زمینی منتشر کنم !
بهترین اهنگای این البوم از نظر خودم وبقیه !:
برقص با من" و "تشکر از مادرم"
همچنین در اون زمان در مسابقه فری استایل سایت ایران میکروفون شرکت کردم و تونستم مقام
اول رو کسب کنم! با آهنگ "فقر
اکثر شعرامو چه الان چه قبل تو خیابون میگم !
وقتی پیاده میرم ! وقتی دارم قدم میزنم !
تو تاکسی تو اتوبوس ! و خیلی جاهای دیگه!
جاده با من حرف میزنه
بعد البوم اول هم بیکار نشستم !
اواسط 85 البوم دوم کار کردم !
عکس العمل مخاطبا باعث شد تا مستحکم تر کار کنم !
با یه استعداد رو به رو شدم و تصمیم گرفتم اونو با سبک خودم همرا کنم !من و ولفگان با هم
همکار شدیم !!!!تا هم بتونم کمکی به اون کرده باشم هم البوم دوم رو متنوع تر کار کنم !
البوم دوم منتشر شد ! با نام (فرصت )
آلبوم فرصت با موفقیت آهنگهای "فرصت" ، "اذان" و "من با تو" مواجه شد!
انتقادهای خوبی هم از طرف مخاطبان مطرح شد که در پیشرفت امروزی من بی تاثیر نبودند.
برخورد مخاطبان باعث شد تا تلاشم رو چند برابر کنم ! تا جای که اواخر 85 تونستم سومین
البوم خودم رو منتشر کردم اسم البوم هم درد دل بود
آلبوم درد دل با موفقیت عجیب و غریب آهنگهای "درد دل" ، "بن بست" ،"ایران پاک" و "سلطان
رپ" روبرو شد !
بعد از اون هم که کاراهای دیگه ای .....
دیگه حال ندارم بنویسم ولی فک کنم خودتون بدونید اگه توضیح بیشتری هم خواستین خبرم کنید !
نمیدونم غلط املای داره یا نه دیگه نگاه نکردم ! شرمنده
غزت زیاد
در سال 1982 ميلادي در تهران متولد شد . ياس اولين بار در سن 16 سالگي شروع به گوش کردن به موزيک هاي رپ کرد وقتي که پدرش مي خواست از سفر تجاري از آلمان بازگردد ، براي او آخرين سي دي هاي " توپاک " و ديگر خواننده هاي هيپ هاپ را مي آورد .
بعد از مرگ ناگهاني و نا به هنگام پدرش ، ياس در موقعيتي قرار گرفت که مي بايست مسئوليت خانواده خود را به عهده گيرد . بدهي هاي پدرش که بر دوش او افتاده بود به سختي توانست از پس مخارج خانواده خود برآيد .
ياس در سن 18 سالگي مجبور شد روياي رفتن به کالج را کنار بگذارد ، شروع به کار کند و آخرين بازمانده هاي خانواده اش ( مادرش ، برادر کوچکتر و خواهرانش ) را ساپورت کند . اين زماني بود که شروع به نوشتن شعرهايي کرد که خيلي زود به متن موزيک هاي او تبديل شدند . اين همچنين راهي براي او بود تا با خاطرات پدرش نزديک بماند .
بعد از لزلزله بم در ايران ، ياس ازشمار گشته شدگان ( نزديک به 50 هزار نفر ) در آن مصيبت به شدت ناراحت شده بود ، اين زماني بود که او اولين آهنگش را به نام "بم" نوشت . اين ابتداي حرفه خوانندگي او بود . او دريافت که در مسير موسيقي رپ اين توانايي را دارد تا با مردم به وسيله ي گفتن تمام داستان ها ارتباط برقرار کند . چيزي که او گمان مي برد بيانشان به وسيله ديگر سبک هاي موسيقي که فقط شامل چند وزن و قافيه بودند امکان پذير نيست.
با نگاهي به مسير موسيقي او ، او اين توانايي را داشت تا به مردم الهام ببخشد و قلب ميليون ها جوان ايراني را به تسخير خود در آورد او تصميم گرفت تا آهنگ هاي خود را به مسئولان معرفي کند و براي گرفتن مجوز انتشار يک آلبوم تقاضا دهد .
سال ها " نه " شنيدن از مسئولان و بارها مورد تمسخر قرار گرفتن براي سبک خوندنش ( رپ ) که شباهت داده مي شد به "روزنامه خواني" ، تلاش هاي او در آخر به ثمر نشست.
تا اين زمان ، در حرکتي بي سابقه شش تا از ده آهنگ او مجوز انتشار دريافت کرد و به زودي ياس تبديل به اولين رپر در ايران شد که موفق به انتشار يک آلبوم به صورت قانوني مي گرديد. ياس : " من در آهنگهايم فحاشي نمي کنم يا در مورد --- و خشونت نيز نمي خوانم. من مي خواهم که قادر باشم تا با افتخار آهنگهاي خود را درمقابل خانواده ام بخوانم . آهنگ هاي من معمولا با شکايت يا دردهاي اجتماعي شروع مي شوند ولي هميشه با اميد خاتمه مي يابند. اين بسيار مهم است که به نسل جوان القا کنيم تا به بالاترين درجه خود برسند و بهترين باشند . ما به اين نيازمنديم"
به راستي در اندک زماني ياس از کسي که در مقابل گروه هاي کوچک مي خواند تا امروز که او يکي از محبوب ترين رپرهاي ايراني است . امروزه آهنگ هاي او توسط ميليون ها کاربر در سراسر دنيا از طريق وبسايت هاي متفاوت و صدها وبلاگ فارسي شنيده و دانلود مي شوند.
در سال 2006 ياس آهنگي نوشت به نام " سي دي رو بشکن " که درباره يک هنرپيشه زن خوشنام ايراني نوشته شده بود . کسي که قرباني يک توطئه غيراخلاقي شده بود . در آن آهنگ ياس از تمام مردمي که نقش در بي اعتبار کردن آن هنرپيشه داشتند انتقاد کرد و از همه درخواست کرد که جلوي انتشار آن مايه شرمساري را بگيرند و آن فيلم را از کامپيوترها و موبايل هاي خود پاک کنند .
آن آهنگ باعث بوجود آمدن خشمي در ميان جوانان ايراني شد و هزاران نفر نوشتند و اعتراف کردند که آن سي دي را شکسته اند. گفته شده است که آن آهنگ حداقل در ايران مابين 3-2 ميليون بار شنيده و دانلود شده. موسيقي ياس مرزها را درهم نورديد و به آن سوي آب ها رفت و اکنون او به سرعت به صداي نسل خود تبديل مي شود . براي ايرانيان داخل و خارج کشور از او تقريبا به توپاک ايراني ياد مي کنند .
ياس در آهنگ " هويت من" از غرورش نسبت به ميراث و تاريخ ايران مي خواند و به فيلم جنجال برانگيز " 300 " اشاره مي کند ، آن آهنگ به نوعي از سرود ملي براي نسل هاي جوان تبديل شد ، به خصوص يهوديان ايراني که مشتاق براي ارتباط با فرهنگ و تاريخ غني خود هستند . موسيقي او ، استاندارد جديدي براي رپ ايران به وجود آورد .و الهام بخش افراد بسياري شده و رپرهاي فارسي را به سوي خود مي آورد تا از سبکش با خواندن آهنگ هاي معني دار و مثبت پيروي کنند .
شما او را خواهيد ديد که با ديگر هنرمندان همکاري مي کند تا پرشين رپ را به دنيا معرفي و جهاني سازد .
جديدا ياس در استوديو براي روي آخرين آلبومي که انتظارش را مي رود کار مي کند و شعرهايش بر روي موضوعاتي مي باشد که شنونده را به سفري درون زندگي خصوصي او مي برد . بهترين و پرافتخارترين لحظه ي زندگي او زماني بود که توانست خواهرانش را ( که همگي دانش آموزان ممتازي هستند ) در کالج ثبت نام کند . امتيازي که او قادر به انجام آن نبود .